پاورپوینت بررسی چند نمونه موردی مجتمع فرهنگی ایرانی و خارجی
مجتمع فرهنگی فجر در این مورد موفق نبوده است. باتوجه به موقعیت مکانی مجموعه که آخرهفتهها هزاران سنندجی از پارک دیدگاه، نظری به مجموعه میافکنند به این نتیجه میرسیم، که سایت، پتانسیل مناسبی از این جهت دارد که خود را در معرض دید مردم قرار دهد، ولی به خاطر رسمیت فوقالعادهی بنا، شاید تنها حسی که در ناظر پارک دیدگاهی ایجاد میکند، یک حس غربت است که به او میگوید: «اینجا با این رسمیت جایی برای تو ندارد!» که البته این انتقادات به مجتمع فرهنگی بوعلی سینای همدان با شدت بیشتری وارد است به طوریکه، در مقام مقایسه، مجتمع فجر سنندج، از این حیث، به مجتمع فرهنگی بوعلیسینای همدان ارجحیت دارد. به نظر میرسد، فرهنگسرا با تعریفی که از آن شده است و رسالتی که بر دوش آن نهاده شده باید فضایی متفاوتتر از آنچه امروزه در شهرهای خود میبینیم باشد. فرهنگسرا به عنوان یک فضای شهری باید با همان زبانی با شهر و مردمانش سخن بگوید، که پارک. مردم به راحتی و بدون ترس از هر طبقه و لایهای که باشند به راحتی – حتی در اولین برخورد- وارد پارک شهر شده و از فضای آن استفاده میکنند. به نظر میرسد در طراحی این گونه بناها، چه در طراحی ساختمان اصلی و چه در محوطهسازی، باید تلاش طراح به این سمت معطوف باشد که در نهایت،کل مجموعه در اوج صمیمیت و یگانگی با مردم برخورد کند، و با زبانی که الفبای آن تصاویر، اجسام، نور و سایه است، به تکتک مردم شهر بگوید: «بیا! اینجا فضایی گرم و صمیمی برای توست.»