معماری این سه بخش کاملاً متفاوت از یکدیگر بوده بطوریکه دربخش تاریخی معیارها و قواعد معماری ایرانی و اقلیمی بیشتر به چشم خورده و هرچه به سمت بخش میانی و بخش جدید پیش می رویم این معیارها ضعیف تر و بناها از دیدگاه فرهنگی تاریخی هویت کمتری پیدا می کنند.با بررسی های انجام شده معماری با ارزش ایرانی دارای اصولی بوده که این اصول ماهیت معماری ایرانی را شکل داده است. ازجمله این اصول که در معماری این شهر به چشم می خورند میتوان به مواردزیراشاره کرد:مردم واری پرهیز از بیهودگی نیارش خودبسندگی درونگرائی معماری سمنان تناسبات میان اندامهای گوناگون ساختمان و اندامها یی را مورد توجه قرار داده و از بیهوده سازی در ساختمان پرهیز نموده است. در معماری سمنان معمار نیارش ساختمان را از زیبایی شناسی آن تفکیک نکرده و از مصالح بوم آورد و هماهنگ با اقلیم منطقه استفاده نموده است. در ساماندهی به اندامهای مختلف ساختمان معمار به درونگرائی و ایجاد فضای خصوصی توجه بسیار داشته و المانهای فضائی را در ردیف خاصی قرار می دهد تا بتواند فضای بیرون و داخل ساختمان را تعریف نماید.