پاورپونیت بررسی تقارن در معماری
معماری به دلیل فضایی بودن با هنرهای دیگر تفاوت اساسی دارد. شناسایی یک نوع تقارن در یک ترکیب دو بعدی نسبتاً ساده است. شناسایی انواع تقارن در یک شی سه بعدی مانند یک مجسمه تا حدودی پیچیده تر است زیرا درک ما از جسم با حرکت در اطراف آن تغییر می کند. در مورد معماری، ما نه تنها در اطراف آن حرکت می کنیم، بلکه در آن نیز حرکت می کنیم. این بدان معناست که معماری فرصت ویژه ای برای تجربه تقارن و همچنین دیدن آن در اختیار ما قرار می دهد. این امکان پذیر است زیرا معماری از دو جزء مجزا تشکیل شده است: جامد و خالی. معماری غالباً با ماهیت عناصر آن مشخص می شود: ما یک معبد یونانی را با رواق و پدیدارهای آن می شناسیم. یک کلیسای جامع گوتیک با طاق های نوک تیز و تکیه گاه های پرنده اش مشخص می شود. اینها عناصری هستند که مولفه جامد معماری را تشکیل می دهند و به احتمال زیاد افراد غیر روحانی بیشترین تجربه را با این مؤلفه جامد دارند. طبیعتاً در ترکیب این عناصر می توان انتظار داشت انواع مختلفی از روابط تقارن پیدا شود، و این تقارنی است که می بینیم، همان چیزی است که در قسمت اول این مقاله بررسی خواهم کرد. از سوی دیگر، همه این عناصر جامد، پوششی را در اطراف آنچه در هنگام حرکت در یک ساختمان تجربه می کنیم، یعنی فضای خالی یا معماری، تشکیل می دهند. کار واقعی معمار به شیوه ای بسیار واقعی شکل دادن به فضای خالی است که تبدیل به تئاتر اعمالی می شود که در ساختمان اتفاق می افتد. این فضای معماری به احتمال زیاد با تقارن نیز مشخص می شود، اگرچه شاید کمتر آشنا باشد، و تقارنی است که ما تجربه می کنیم. این همان چیزی است که در بخش دوم این مقاله بررسی خواهم کرد.