پاورپوینت بررسی بیان مفاهیم معماری در قالب زبان تصویر - جان استوارت میل نیز تشکیل کانسپت را وابسته به تجرید موضوع مى داند اما مهمترین معنایى که در این نگاه براى کانسپت در نظر گرفته مى شود فعالیت قوه فاهمه (قدرت یعنى درک کردن, فهم) است و آن را در تقابل با قوه تخیل و حافظه قرار مى دهد چیزى مثل درک و فهم یک اختلاف یا درک. در اینجا تفاوت اصلى کانسپت و ایده مشخص مى شود. اولاً کانسپت داراى بار معنایى مدرنى است؛ یعنى یک واژه کانتى است[در صورتى که ایده واژها ى قدیمى و عمرى طولانى تر از فلسفه افلاطونى دارد. دوم اینکه کانسپت درک یک معنى (یک واقعیت یا یک انتزاع) است که تخیل راهى در آن ندارد در صورتى که ایده در معناى زیبایى شناختى و هنرى آن، طرح و تخیلى است براى آینده؛ یعنى اگر بخواهیم از نظر زمان بندى آنرا بررسى کنیم شکل گیرى کانسپت از گذشته به حال است و شکل گیرى ایده از حال به سوى آینده است کانسپت ، در لغت به معنى فکر، عقیده، تصور کلى و مفهوم است (دلاژ- ماردا، 1379 )« کانسپت » نوعى تعمیم سازى یا مجرد سازى و ساخته شده از یک نمایش ذهنى است. کانسپت را مقدم بر فرآیند طراحى دانستها ند به طورى که مى تواند در هر سطح از موضوعات کلى تا جزئیات جهت دهنده باشد و هدایت طراحى را برعهده بگیرد, کانسپت چیزى است که در ذهن امکان پذیر و تصور کردنى است انواع کانسپت (مفهوم) بر اساس درجه تحلیل ذهنى متفاوت است و متضمن دو موضوع است: ایده و «ایده، در سیستم منطق هگلى سومین و آخرین مرحله از توسعه ) ()« خیال » است؛ وحدت سوژه و ابژه؛ توسعه براى یکى نمودن نظریه و بودن؛ ایده ها به سه صورت حضور پیدا مى نمایند: