پاورپوینت یوهانی پلاسما - یوهانی پلاسما (JP): من هیچ گاه به معماری دید شغلی نداشتم. معماری برای من پنجره ای بوده است که از طریق آن به جهان نگاه می کنم. چنین نگرشی به سرعت شما را به یک موقعیت متفاوت مرتبط با شغل تان می برد. معماری همواره روش من برای شناخت جهان، خودم و دیگر مردم بوده است. من فکر می کنم تجارب عاطفی و عقلانی در گذشته مهم اند و من بسیار خوش شانس بودم که توانستم از سال دوم دانشگاه در موزۀ معماری فنلاند کار کنم. بهترین معماران کشورم به آنجا می آمدند و اکثر آنها یکی دو نسل از من بزرگ تر بودند اما همیشه من را به عنوان مخاطب خود قبول می کردند. در فنلاند آن روزها هیچ ادارۀ بزرگی وجود نداشت (آلوار آلتو در آن زمان حداکثر 20 کارمند داشت) و بنابراین من فکر کردم همۀ این معماران تمایل وجودی و فلسفی در رابطه با کارشان نسبت به تمایل حرفه ای شان داشتند.
JP: من همیشه نگران انجام کارهایی بوده ام که من را از اهدافم دور می کند؛ کارهایی که من را تعریف نمی کند بلکه چگونگی بودن شان را روشن می کنند. من فکر می کنم معماری می تواند آن اساس وجودی که انسان در خلاف آن جهت عمل می کند و روابط دیده و درک می شوند. این نگرانی من است. من نمی توانم به کارکردن به عنوان خود بیانگری فکر کنم. برای من انجام چنین کاری غیرقابل تحمل و نشانۀ دیوانگی است.