پاورپوینت بررسی سبک معماری اکسپرسیونیست
انقلاب پست امپرسیونیستی در نقاشی اواخر قرن نوزدهم سرانجام مخالف بازنمایی فیگوراتیو، یعنی اکسپرسیونیسم را به ارمغان آورد. اگر بازنمایی دیگر هدف اصلی هنر نبود، بیان خود معنوی درونی خود را به عنوان یک جایگزین ارائه میکرد. در دهه اول قرن بیستم، این جهت عمدتاً توسط هنرمندان آلمانی اتخاذ شد که موفقترین آنها توسط دو جنبش Der Blaue Reiter و Die Brücke بود. نقاشانی مانند واسیلی کاندینسکی و ارنست لودویگ کرشنر از هنر برای بیان روح و واکنش های احساسی خود به دوران مدرن استفاده کردند. نقاشیهای آنها سبکی رمزآلود و مختصر را به هنر معرفی کرد. خاستگاه طراحی در خود خالق و تکنیک طراحی که به بازنمایی دقیق فیگولار مربوط نمی شد، از انگیزه های اصلی معماری اکسپرسیونیستی بود. معماران اکسپرسیونیست که عمدتاً در آلمان و هلند متمرکز بودند، درست مانند همکاران اصلی خود در سبک بین المللی، بیش از هر چیز سعی کردند با عصر صنعتی کنار بیایند. با این حال، مانند همنام های خود در نقاشی، به جای بازنمایی این عصر، سعی در بیان آن داشتند. جدای از این هدف هنری، معماری اکسپرسیونیستی به مفاهیم اشتراکی نیز می پرداخت. بلافاصله پس از جنگ جهانی اول، ویرانی عظیم فیزیکی و انسانی که توسط اولین جنگ مکانیکی در مقیاس بزرگ ایجاد شده بود، احساس ضد صنعتی را ایجاد کرد. صنعت در ساخت ماشین های مرگ که منجر به نابودی کامل شد، سرآمد بود. چنین دشمن مشترکی افکار برادری، اجتماع و دموکراسی را به وجود آورد. به خصوص در آلمان، تحمل واقعیت پس از جنگ دشوار بود. شوک شکست در جنگ این احساس را به همراه داشت که دورانی سپری شده و زمان آن است که تولد دوباره زندگی جمعی و هنر را سازماندهی کنیم. اکسپرسیونیسم با تبلیغ دقیقاً چنین اهدافی، راه عملی برای مقابله با مشکلات اوایل دهه 1920 در اروپا ارائه کرد. اکسپرسیونیسم عصر ماشین را به عنوان شالوده آفرینش هنری رد کرد. در معماری، این امر به عنوان مخالفت با طراحی ظاهر شد که صرفاً مشروط به مطلوبیت، مصالح، ساخت و ساز و اقتصاد است. در عوض، اکسپرسیونیسم با جابهجایی قیام اجتماعی به فعالیت هنری، از انقلاب سیاسی و هنری یکسان حمایت میکرد. جدا از خاستگاه نقاشی، منابع سبکی فوری اکسپرسیونیسم در معماری در هنر نو و دیگر تلاشهای اواخر قرن نوزدهم برای نوسازی یافت میشود، به ویژه در آثار هندریک پتروس برلاژ، فرانک لوید رایت و اتو واگنر. هنر نو (Jugendstil) به ویژه مورد علاقه بود زیرا روشهای ساخت و ساز صنعتی را رد کرده بود و اشتیاق نسبتاً رمانتیک را در ساختارهای تزئینی طبیعی خود نشان میداد. با این حال، معماران اکسپرسیونیست نگرش کاملاً باز نسبت به گذشته داشتند. سبک هایی که در آن همه هنرها برای تولید فرم های تزئین شده ترکیب شده بودند، منابع ترجیحی برای الهام بودند. از مصر مفاهیم غار و برج آمد. معماری گوتیک نمونه هایی برای اهداف اجتماعی و اشتراکی معماری ارائه کرد و پیروزی بیان بر عملکرد را نشان داد. معماری خاور دور به دلیل تلفیق فرمهای معماری و مجسمهسازی و به دلیل آموزههای عرفانی که این معماری را تشکیل میداد، منبع مهمی بود.