پاورپوینت سبک معماری دیکانستراکشن

همان گونه که پیش تر نیز توضیح دادیم ساختارگرایی الگویی است که چهار چوب معتاده پدیده های فرهنگی را در قالب زبانشناسی کشف میکند و از آنجا که معماری نیز یک مقوله فرهنگی است. در زمره این آیین قرار میگیرد و میتوان آن را بر اساس الگوی ساختاری تحلیل کرد. اما در اینجا یک پرسش کلیدی مطرح می شود در حوزه ی هنر و البته معماری که آفرینشهای فردی مقدم بر تکرار ساخت های مشابه تصور می شود. ساختارگرایی چگونه امکان پذیر میشود و اگر هم بتوان تحلیلی ساختاری داشت چگونه میتواند در تولیدات فردی راهگشا باشد. در درجه ی اول نبایست فراموش کرد که ساختارشناسی به این معنا نیست که الگویی عین به عین برای بازتولیدهای فردی ارائه کند. بلکه تنها چارچوب ساختی و معنایی را به عنوان یک راهنما ارائه میکند. مورد دیگر این است که در مقایسه با حوزه ی علم که ساخت ها شکل یافته ترند در حوزه ی هنر با درصد بالاتری از فردیت و تفسیر روبرو هستیم با این حال این حقیقت نبایست به فقدان الگوهای مشترک معتاده ترجمه شود و دقیقا همین ساختارهای عام اجتماعی است که ساخت یک حوزه ی فرهنگی و هنری را معتاده، تکرار پذیر و به عنوان یک بستر اجتماعی معرفی می کند. ۱۸ آموختیم که ساختارگرایان به واسطه اهمیت زبان به دنیای ابژه ای و به هر چیزی در قالب یک جمله می نگرند. این جمله متشکل از واحدهای معنا دار واژگان است که طبق قاعده تحوی (syntax) خاصی کنار هم قرار گرفته اند. گرامر یا قاعده نحوی که بهترین تعبیر فارسی آن محور هم نشینی می باشد. بیان می کند که قواعد مربوط به نحوه ی ترکیب و در کنار هم آمدن واژه ها به منظور ایجاد و درک جملات در یک زبان چیست عدول از این اصول و قواعد سیب خواهد شد که واژه جمله و متن مفهوم خود را از دست بدهد و رابطه بین گوینده یا نویسنده با مخاطب برقرار نگردد. ساختارگرایان و نشانه شناسان نیز با ریختن عناصر معتاده پدیده های فرهنگی مثل معماری در این قالب های معنادار (واژگان) و تحلیل روابط تحوی آنها به تحلیل ساختاری الگوسازی و بازتولید این پدیده ها می پردازند. به انجام این قرآیند در حوزه معماری به اصطلاح ساختارگرایی در معماری می گوییم.