سه جنبه متمایز زمینه گرایی عبارتند از: معماری بومی معماری بومی با تکیه بر نیازها، مصالح ساختمانی و سنت های خاص یک منطقه خاص مشخص می شود. این یک نوع معماری است که بومی یک زمان و مکان است و در جای دیگر تکرار نمی شود. برای اطلاعات بیشتر، معماری بومی را ببینید. معماری منطقه ای معماری منطقه ای در اواخر دهه 1960 توسعه یافت و نشان داد که معماری باید به زمینه های فیزیکی، فرهنگی و سیاسی آن اشاره داشته باشد. این شامل ادغام منابع سنتی و محلی با منابع مدرن است. این از درک اهمیت بازگرداندن هماهنگی بین مردم، مصنوعات و طبیعت در یک بافت مدرن الهام گرفته شده است. این نظریه پیشنهاد می کند که تنش بین فرهنگ محلی و بین المللی گرایی وجود دارد. سبک ها و فرم ها تمایل به گسترش سریع از یک منطقه به منطقه دیگر دارند و معماری منطقه ای را برای انطباق و ادغام فرهنگ جدید ترک می کند. منطقه گرایی انتقادی به گفته کنت فرامپتون، منطقه گرایی انتقادی یک رویکرد معماری منطقه ای است که به دنبال جهانی شدن است. معماری مدرن را بهخاطر ویژگیهای جهانی و مترقیاش بهطور انتقادی اتخاذ میکند، در حالی که در عین حال پاسخهای خاص به زمینه را در نظر میگیرد و ارزش میگذارد. به دنبال پاسخگویی به فقدان معنا در مدرنیسم با استفاده از ارجاعات متنی برای ایجاد حس مکان است. تفاوت منطقه گرایی انتقادی با منطقه گرایی در این است که دومی تلاش می کند تا ارتباط مثبتی با معماری بومی بدون درگیری آگاهانه با جهان شمول برقرار کند.