معماری انتزاعی اغلب در دنیای طبیعی الهام می گیرد و باعث طراحی بیوفیلیک می شود. این گونه شناسی به دنبال ادغام عناصر طبیعت در محیط ساخته شده است، و یک همزیستی هماهنگ بین مصنوعی و ارگانیک را تقویت می کند. معمارانی مانند کن یانگ و رنزو پیانو نمونه ای از این رویکرد هستند و ساختارهایی را ایجاد می کنند که با زیبایی ذاتی محیط اطراف طنین انداز می شوند. قبل از شروع یک پروژه معماری که ریشه در ایده های انتزاعی دارد، معماران باید عوامل زمینه ای مؤثر بر طراحی را به دقت تحلیل کنند. خواه محیط فرهنگی، اهمیت تاریخی، یا ملاحظات زیست محیطی باشد، درک جامع از زمینه بسیار مهم است. همکاری با مشتریان برای موفقیت هر تلاش معماری ضروری است. هنگام کار با مفاهیم انتزاعی، ارتباط موثر حتی حیاتی تر می شود. معماران باید ایده های انتزاعی را ماهرانه به مفاهیم ملموس ترجمه کنند که در عین حفظ اصول اصلی طراحی، با دیدگاه مشتری طنین انداز شود. معماری انتزاعی اغلب آزمایش با مواد را دعوت می کند. معماران باید مواد نوآورانه و تکنیک های ساخت و ساز را که با زیربنای مفهومی طرح همخوانی دارند، بررسی کنند. از گزینه های پایدار گرفته تا کامپوزیت های پیشرفته، پالت متریال به بوم نقاشی برای بیان روایت انتزاعی تبدیل می شود. دینامیک فضایی: تجربیات ساخت در قلمرو معماری انتزاعی، دستکاری فضا در مرکز توجه قرار می گیرد. معماران باید به هنر پویایی فضایی تسلط داشته باشند، تجارب رقصی که واکنش های احساسی را برمی انگیزند. چه از طریق تاثیر متقابل نور و سایه، حجم های فضایی یا الگوهای گردش نامتعارف، طرح باید ساکنان را در سطح احشایی درگیر کند.