پاورپوینت بررسی معماری ایران در دوره هخامنشیان
پس از تصرف سارد تختگاه لیدی و دستیابی به گنجینههای افسانهای کروزس، کورش متوجه بابل (در نزدیکی شهر حلّه امروزی عراق) شد. این شهر در آن برهه زمانی زمینه سقوطش فراهم شده بود. شهری که با توجه به اختلافات طبقاتی و تن آسیایی طبقه بانکدار و تاجر پیشه آن روزگار نابسمانی را میگذراند. «هم ثروتی که شوق و طمع مهاجم را برانگیزد و هم فساد و نفاقی که مانع از مقاومت در مقابل دشمن باشد» در آن مهیا بود. نبونید پادشاه بابل بود که به سین خدای ماه در حران بیش از مردوک خدای ملی و بزرگ بابلیان توجه میکرد که رنجش خاطر کاهنان معبد را به دنبال خود داشت و یهودیان ساکن و یا دربند بابل هم عملی شدن وعدههای پیامبر خویش، دانیال، را مبنی بر آزادی خود انتظار میکشیدند. تبلیغات پارسیان و هواداران کورش در بابل زمینه ذهنی فتح آن شهر را آماده کرده بود و «دژ تسخیرناپذیر» در برابر یورش کورش و سپاهش تاب نیاورد و فرو ریخت و با این پیروزی دولت پارسی پا در منارعات میان رودان نهاد و گویا از کورش هم استقبال شایانی به عمل آمد. از همین روی وی در اسناد آن روزگار «مسیح و برگزیده مردوک» لقب گرفت. لقبی که رضایت سران یهود و کاهنان معبد مردوک را توامان نشان میدهد. کورش پس از کامیابی فرمان داد که عقاید و اندیشههای وی را بر روی استوانهای به زبان بابلی به رشتهی تحریر درآورند که به «منشور کورش» شهرت یافته است. از متن این منشور برمیآید که کورش آزادی در عقاید را دنبال میکرد. «در این بیانیه کورش فتح بابل را نوعی اقدام نظامی نشان میدهد که به سبب آن مردم به اجرای آیینهای دینی خویش توفیق یافتند و از قید بیدینان رستند. » بدیهی است متن بیانیه باصلاح دید سردار پیروز پارسی و کاهنان معبد تنظیم و تحریر شده و نمیتواند عاری از جنبههای تبلیغاتی و توجیهی باشد. این منشور مشهور کورش بیشتر «تفاخر نامهای» است در باب پیشبرد پیروزمندانهی جنگ و رحمت به شکست خوردگان نه منشور صلح جاودان. اما وجه تسامح گرایانهی آن بسیار برجسته و تا زمان خود بیمانند است.