پاورپوینت رنزو پیانو (پروژه درس زندگی نامه معماران). ppt
هنگامی که مرکز پمپیدو، طراحی شده توسط رنزو پیانو، در پاریس ظاهر شد، تنها تنبل ها در مورد آن صحبت نکردند. و با ساخت آن تقریباً با همان شور و حرارت مخالفت کردند که زمانی در برابر برج ایفل انجام دادند. کارخانه های فرانسوی قطعات فلزی 120 تنی که شبیه مهره های اژدها بود را نگرفتند. آنها باید مخفیانه از آلمان سفارش می شدند. علاوه بر این، بخشدار پاریس نصب ورودی های هوا را ممنوع کرد و سپس رئیس جمهور ژیسکار دستن که جایگزین پمپیدو شد تصمیم گرفت سازه را حداقل یک طبقه کوتاه کند. رنزو پیانو با یادآوری اینکه چگونه در سواحل کورس در سال 1974، با عجله سوار قایق گارد ساحلی شد، میگوید: «او موفق نشد، اما توانست تعطیلات من را خراب کند. مرکز پمپیدو تا به امروز محبوب و منفور است. همچنین بحث های داغی در مورد پروژه جدید رنزو در مسکو وجود دارد - همه لوله های ورودی هوای آبی و مجسمه اورس فیشر در خاکریز Bolotnaya را دوست نداشتند. اما حتی کسانی که از حوزه معماری دور هستند، نام رنزو پیانو را تشخیص دادند. و این تعجب آور نیست - هم برای مسکو و هم برای خود معمار، این یک پروژه کاملاً منحصر به فرد است. رنزو در مصاحبه ای با الکسی تارخانوف گفت: "این پیشنهادی بود که نمی توانستید رد کنید." من از افراد شجاعی که آن را تصور کردند و به من سپردند بسیار سپاسگزارم. فرصتی باورنکردنی برای کشف دنیای گمشده در مرکز مسکو و تغییر آن. یک هدیه واقعی." رنزو پیانو در جنوا در خانواده ای از سازندگان ارثی متولد شد. پدر و برادرانش تجارت پدربزرگ خود را توسعه دادند - یک شرکت ساختمانی کوچک به نام Fratelli Piano. رنزو در سال 1964 از دانشگاه فنی میلان فارغ التحصیل شد و سپس نزد معمار افسانه ای لوئیس کان در فیلادلفیا آموزش دید. پروژه دروازه شهر در والتا پایتخت مالت. پروژه دروازه شهر در والتا پایتخت مالت. عکس: مایکل دننس او در 33 سالگی به شهرت رسید که به همراه ریچارد راجرز انگلیسی در مسابقه بین المللی طراحی یک مرکز فرهنگی در پاریس برنده شد. خود رنزو پیانو یک بار در مصاحبه ای با AD درباره این پروژه به یاد می آورد: "فقط چند نفر دیوانه". - نه دیوانه ها مجذوب: وقتی دو دیوانه با هم برخورد می کنند، دیوانگی باید مربع شود. مرکز پمپیدو تحریک جوانان بد اخلاق بود. اما من هنوز آن را دوست دارم، و وقتی مردم از من می پرسند، در پاسخ دادن به آن تردیدی نمی کنم: "فکر می کنم آن زمان یک ساختمان باحال ساختیم."