پاورپوینت بررسی اهمیت فضای خالی در هنر معماری اسلامی
با این پیشینه، کار هنرمند با این معیار هدایت میشد و همیشه به یاد خدا متصل بود، چه در سرامیک، نساجی، چرم و آهن و یا تزئین دیوار. شیوه های بیان این خاطره البته بسیار زیاد بود. هنرمندان با مواد مختلف از سرامیک گرفته تا آهن کار میکردند و سبک هنری آنها اشکال مختلفی مانند طرحهای عربی، نقشهای هندسی و خوشنویسی به خود گرفت. سومین عامل تعیین کننده ای که ماهیت هنر را در فرهنگ اسلامی دیکته می کند، قاعده دینی است که از نمایش اشکال انسانی یا حیوانی جلوگیری می کند [6] . وجود این قاعده به دلیل این نگرانی است که مردم به پرستش بت ها و شخصیت ها برگردند، کاری که اسلام به شدت آن را محکوم می کند. در اوایل اسلام، مجسمه سازی و تصویرسازی به عنوان یادآور گذشته بت پرستی مطرود تلقی می شد. امروزه، اکثریت مسلمانان همچنان به این قاعده احترام می گذارند و نگرش آنها به بیزاری از «بدن پرستی» بیش از حد در غرب گسترش می یابد. مورد اخیر را می توان در احیای پوشش اسلامی در میان زنان تحصیلکرده مسلمان و پرهیز آنها از استفاده بیش از حد از آرایش مشاهده کرد. علاوه بر این، اسلام از استدلالهای متافیزیکی مانند استدلالهای مربوط به تثلیث، ماهیت واقعی مسیح، روحالقدس و سلسله مراتب مقدسین، که در مسیحیت یافت میشود، مبرا است. در نتیجه، در مسجد نیازی به سپیدها، گذرگاهها، سردابها و همچنین تصاویر و مجسمههای قدیسان، فرشتگان و شهدا که نقش برجستهای در هنر تعلیمی کلیساهای مسیحی داشتند، نبود. با این وجود، مواردی وجود داشت که از اشکال انسان و حیوان در هنر اسلامی استفاده می شد، اما این موارد عمدتاً در ساختمان های خصوصی سکولار برخی از شاهزادگان و حامیان ثروتمند یافت می شد. اکتشافات انجام شده در کاخ قصرعمرا، که توسط خلیفه اموی الولید اول (705-715) در صحرای اردن ساخته شد، تصاویر بزرگی از صحنه های شکار، تمرینات ژیمناستیک و چهره های نمادین را نشان داد. مهمترین آنها تصاویری بود که دشمنان اصلی اسلام، قیصر (امپراتور بیزانس)، رودریک (پادشاه ویزیگوت اسپانیا) و خسرو (امپراتور ایران) را نشان می داد. همچنین نمونهای از نگوس، پادشاه حبشه، وجود داشت که مسلمانان را هنگامی که در مکه در اوایل اسلام تحت تعقیب قرار میگرفتند، پناه داد [7] (Creswell 1958, p.92). در رابطه با به تصویر کشیدن اشکال حیوانات، نمونه های زیادی کشف شد. برای مثال، شیرها و عقابها در تصاویر صحنههای شکار یافت میشدند و در مجسمهها و نشانهای هرالدیک حک میشدند. این نشان ها توسط صلیبیون به اروپا منتقل شد و در آنجا به طور گسترده کپی شد.