پاورپوینت بررسی نماد پردازی در هنر اسلامی
هنر اسلامی نیز مانند دیگر جنبههای فرهنگ اسلامی، نتیجه دانش انباشته شده از محیطها و جوامع محلی بود که علاوه بر الهامات بیزانسی، سنتهای عربی، ایرانی، بینالنهرینی و آفریقایی را در خود جای داده بود . اسلام بر این دانش بنا نهاد و سبک منحصر به فرد خود را با الهام از سه عنصر اصلی توسعه داد. قرآن به عنوان اولین اثر هنری در اسلام و سرآشپز آن دیده می شود (الفاروقی، 1973). استقلال برخی از آیات و ارتباط متقابل برخی دیگر معانی خارقالعادهای را میسازد، زیرا هر آیه خواننده را به تجربهای بینظیر الهی میبرد که احساس شادی و شادی، وحشت و ترس، سعادت و خشم و غیره میکند. تکرار مداوم این تجارب در آیات قرآن «آگاهی را میپیچد و در آن شتابی ایجاد میکند که آن را به تداوم یا تکرار و بینهایت راه میدهد» (الفاروقی 1973، ص95). نتیجه نهایی این تجربه باعث می شود که خواننده حضور خدا را حس کند همانطور که در آیه شرح داده شده است: «هنگامی که آیات رحمان بر آنان تلاوت شود، به سجده میافتند و اشک میریزند» (قرآن 19:58). در نتیجه، هنرمندان از تجربیات خود در قرآن، درسها و روشهایی میگرفتند و رویکردی جدید به هنر ایجاد میکردند که ویژگی آن استقلال و وابستگی متقابل عناصر شکلدهنده آن بود. تاکید بر حضور و صفات خالق الهی بود تا بر مخلوقات او از جمله انسان. اسلام همه انسانها را بدون توجه به رنگ و شکل (کامل یا ناقص) برابر می بیند. تنها تمایز بین آنها بر اساس تقوای آنهاست. در نتیجه، اسلام آرمان سفیدپوست و مو روشن انسان را که توسط هنر غربی ترویج می شود، نژادی و گمراه کننده می داند. عنصر دوم برگرفته از آیات قرآنی است که شاعران را چنین نقد می کند: «درباره شاعران، گمراهان از آنها پیروی می کنند. آیا ندیدی که چگونه در هر وادی پریشان سرگردانند؟ و چگونه می گویند آنچه را که انجام نمی دهند؟ (قرآن 26:224-26). این فرمول رویکرد هنرمندان، نویسندگان و متخصصان را تنظیم می کند. اسلام فقط کار از «الَّذینَ آمَنُوا الَّذِینَ آمَنُوا اَعْلُوا الْحَسَابِ وَ اَسْتَعْلُوا اللَّهِ» (بقره/227).