پاورپوینت بررسی معماری روم شرقی بیزانس
در رابطه با بازنمایی های گیاهی، به نظر گرابار، بار دیگر به نظر می رسد هنرمندان اسلام از تصویرهای بیزانسی از بهشت وام گرفته اند که گویی فاقد هرگونه دانش یا توصیف ادبی از آن هستند. او مدعی است که هنر بیزانس آنقدر کامل و برتر بود که مسلمانان مجبور بودند از آن الگوبرداری کنند. گرابار در مواجهه با این سوال که چرا مسلمانان هنر فیگوراتیو را قبول نکردند، استدلال کرد که به دلیل برتری هنر بیزانسی که نمی توانند با آن رقابت کنند، باید آن را کنار بگذارند. او می گوید که: «بنی امیه به سختی توانستند در یک نسل به شیوه پیچیده تصویرسازی که مشخصه بیزانس بود، دست یابند. در مواجهه با این معضل، مسلمانان هر دو گزینه را امتحان کردند، اما به زودی تصویرسازی را کنار گذاشتند، و همانطور که دیدیم تکنیک های بیزانس را بدون فرمول های آن اتخاذ کردند . گرابار به وضوح مخالفت اسلام با تصویرسازی را نادیده گرفت که نمونه آن در تعدادی از سخنان حضرت محمد (ص) است (به زیر مراجعه کنید). فون گرونداوم (1955) دیدگاه جامع تری ارائه کرد و استدلال کرد که فقدان تصویرسازی به دلیل جایگاه انسان در دین اسلام است. یکی از جنبه های مهم الهیات مسلمانان برجستگی صفاتی بود که خدا، خالق و انسان، مخلوق مورد علاقه او را از هم جدا می کرد. انسان بر اساس سرنوشت خود هدایت می شود و تابع آن است و بنابراین نمی تواند به مقام خدا برسد که ادیان دیگر می گویند می تواند به آن دست یابد. اصول اساسی هنر در فرهنگ اسلامی این حقایق است که «لا اله الا الله» و «هیچ چیز شبیه او نیست» است. قلمرو او نه مکان است و نه زمان و او را به نود و نه صفت از جمله اول و آخر و ظاهر و غیب و عالم می شناسند. الله! هیچ معبودی جز او نیست، زنده و ابدی است. نه خوابی او را می گیرد و نه خوابی. همه چیز در آسمانها و زمین از آن اوست. کیست که در پیشگاه او شفاعت کند مگر آن که او اجازه دهد؟ او آنچه را که قبل یا بعد یا پشت سر آنها (به مخلوقاتش ظاهر می شود) می داند. و بر چیزی از علم او احاطه نخواهند کرد مگر آن که او بخواهد. عرش او بر آسمانها و زمین گسترده است و از نگهبانی و نگهبانی آنها خسته نمی شود، زیرا او بلندمرتبه و برتر است (بقره/255). شاید این تقسیم بندی اصلی در فلسفه و رویکرد هنر بین مسلمانان و غیر مسلمانان باشد. با این رویکرد، هنر اسلامی نیازی به بازنمایی تصویری این مفاهیم نداشت. چگونه می تواند خدا را به تصویر بکشد اگر معتقد است که او غیب است و هیچ چیز مانند او نیست؟ هر گونه بیان هنری از اینها، چه به صورت طبیعی و چه انسانی، معانی و جوهر ایمان مسلمانان را تضعیف خواهد کرد. در نتیجه، هنرمندان به بیان این حقیقت در یک سیستم پیچیده از نقوش هندسی، گیاهی و خوشنویسی پرداختند (الفاروقی، 1973). اسلام تنها دینی بود که برای تثبیت مفاهیم خود به هنر و تصویرسازی نیازی نداشت (فون گرونداوم، 1955).