پاورپوینت بررسی معماری موزه هنری کیمبل اثر نورانی لویی کان
به موازات میل خود به بیان، ما به عنوان انسان نیز تمایل ذاتی به یادگیری داریم. کان با قاطعیت بیان میکند که «الهامبخش یادگیری از شیوه زندگی ما ناشی میشود. ما از طریق وجود آگاه خود، نقش طبیعت را که ما را می سازد احساس می کنیم. نهادهای یادگیری ما از الهام گرفتن برای یادگیری سرچشمه میگیرند، که حسی از چگونگی خلقت ما است . این بیشتر افکار قبلی را در مورد داشتن حسی برای قوانین جهان در حالی که همزمان شروع به سفر خلاقانه و کنجکاو می کند - سفر به ناشناخته در جستجوی درک چیزهایی که بزرگتر از خود هستند - تقویت می کند. کان در ادامه از این نهادهای انسان به عنوان دارای اهمیت اولیه برای همه صحبت میکند، حتی تا آنجا پیش میرود که میگوید برای معمار هیچ عملی مهمتر از این نیست که «احساس کند که هر ساختمان باید در خدمت نهادی از انسان باشد» . این ایده این است که اگر معمار بخواهد ساختمانی را به گونه ای ببیند - آن را به عنوان طبیعت ناب آن یا "نور سفید" ببیند - آنگاه معمار می تواند نیازها و روابط برنامه ای چنین نهادی را تعریف کند.کان از چندین نمونه صحبت می کند که در آن چنین طرز تفکری آشکارا برای پروژه های خاص در یک محیط دانشگاهی و حرفه ای اعمال می شود. بهویژه، پروژه صومعهای که به دانشآموزانش داده شد، که در آن «آنچه که فقط با یک بازنگری آغاز شد، با قدرت آغازی جدید پدیدار شد که در آن میتوان اکتشافات جدیدی در شرایط امروزی انجام داد» . علاوه بر این، کان این ادعا را مطرح میکند که ساختمانها «باید به ماهیت خود صادق باشند» اگر میخواهند «شخصیتسازی... نهادهای انسان» را داشته باشند و «این اندیشه است که اگر بمیرد باید زنده بماند، معماری مرده است» . ما میتوانیم این مفهوم را استخراج کنیم که یک ساختمان باید یک چیز فیزیکی، بتنی/واقعی باشد که عملکرد خاصی را ایفا میکند و در عین حال تجسمی از ماهیت کاربری مورد نظر خود میشود و مرز بین قلمرو «سفید» را محو میکند. نور» و «آفتاب زرد» - به معنای واقعی کلمه «جهان در یک جهان» .