سال ۱۹۱۹ که گروپیوس بیانیه مدرسه را در روزنامه ها بچاپ رسانید. این اطلاعیه اهداف آرمانی باهاوس بود و بر روی جلد خود تصویری داشت که توسط لیونل فینینگر ترسیم شده بود. این تصویر نمادی از کلیسای جامع با سه ستاره بود و سبک آن به روش Fugue های باخ با آهنگی پشت سر هم و بر اساس موضوعی بود که در آن تعدادی فرشته در انواع گوناگون تکرار می شدند. قطعنامه ی فوق شامل موارد ذیل میگشت ترکیب کاملترین هدفی است که هنر بصری دنبال میکند. زمانی تزئینات با شکوه ساختمان اصلی ترین هدف برای ساختمانها بود. امروزه آن ساختمانها مهجور شده اند و تنها راه نجات از این مهجوریت آگاهی و هوشیاری عمومی است. با کوششی هماهنگ و با کمک همه ی صنعتگران این ترمیم صورت می پذیرد. معماران نقاشان و مجسه سازان بایستی با آگاهی عناصر مدرن را از ترکیب شخصیتی ساختمان باز شناسند. تنها در آن زمان است که آثار ایشان با روح معماریانه ای که در دفاتر معماری از دست رفته، تجسم پیدا خواهد کرد. معماران مجسمه سازان و نقاشان همگی بایستی به فن و صنعتگری بازگردند هنر یک تخصص نیست. هیچ اختلاف ویژه ای بین هنرمند و صنعتگر وجود ندارد هنرمند یک صنعتگری است که قیام کرده است. در لحظاتی نادر که الهام و شهودات دریافت میگردد لحظاتی که نیازهای روحانی اجابت شده اند، سبزه های بهشت اثر او پر از گلهای شکوفا شده ی هنری میگردد اما تخصص در صنعتگری عنصری ضروری برای هر هنرمند است و در آن جاست که منبع تصورات خلاق بستر خود را میگستراند بگذارید اتحادی از همه صنعتگران پدید آید بدون آنکه به خودخواهی کاذب بین صنعتگر و هنرمند نیاز داشته باشیم. بیائید با همدیگر ساختمان جدید آینده را تصور کنیم و آن را بیافرینیم ساختمانی که می تواند هنرهای معماری، مجسمه سازی و نقاشی را در خویشتن خویش بوحدت فضائی برساند و بهشتی که روزی دستان یک میلیون کارگر آن را میسازد را مطرح سازد بهشتی که نمادی از قصری شیشه ای و ایمانی جدید را به نمایش می گذارد.