پاورپوینت بررسی رابطه هنر و معماری
هنر زاده تقابل انسان با هستی است . انسان در آغاز پدیدار شدنش روی زمین به عنوان موجودی ناآگاه خود را با کلیتی یکپارچه و پیچیده روبرو می دید که تمایزی بین اجزای آن قائل نبوده به تدریج و طی فرایندی اجزا هستی از یکدیگر منفک شده ، به دلیل این انتزاع و تفکیک انسان قادر شد که آرام آرام از حالت موجودی بسیار ضعیف و زبون خارج و بر طبیعت مسلط شود . لیکن تسلط او بر طبیعت مستلزم شناختی بود که طی هزاران سال برخورد و تقابل حاصل شده است . انسان در آغاز به نیروهایی مومن شد که وسایل معیشتی او را در اختیار داشتند . هر یک از این نیروها تجسمی عینی یافته به صورت خدایان بی شمار در زندگی و هستی او حضور پیدا کردند . بنابراین انسان برای خشنودی این نیروها به وسایلی دست یازید که از آن مراسم و آئین های ابتدائی بیرون آمد . این گونه هم از آغاز متافیزیک (یا به تعبیر انسان اولیه نیروهای غیبی ای که بقا و دوام را از طریق تامین مایحتاجش برعهده داشتند) و هنر که انجام مراسم و مناسک ، نیایشها و آئینهایی است که در جهت رضامندی آن نیروها به کار گرفته می شد به صورتی تنگاتنگ در هم تنیده شده بی تمیز از یکدیگر و در کنار هم در صحنه زندگانی انسان حضور یافته و تا به امروز نیز به حیات خود ادامه داده اند . بدین سان هنر از آغاز جزء لاینفک و جدائی ناپذیر زندگی انسانی بوده از این طریق و به واسطه آن نیروها و عوامل ناپیدایی که هستی او را رقم می زدند را ستایش می کرد . در واقع شعر ، موسیقی ، رقص ، پیکرتراشی و همه فعالیتهایی که تحت نام هنر شکل گرفته اند از نخستین جلوه های تبلور این اندیشه اند . پایکوبی و دست افشانی او که در نیایش ها و مراسم آئینی اش تجلی پیدا می کرد هم در این ارتباط معنی می یابند . انسان ابتدایی به ویژه به موازات تلاش و کوشش جانکاهی که برای صیانت ذات و بقای خود در طبیعت و هستی پهناور انجام می داد به خلق آثار هنری نیز مبادرت می ورزید . چرا که اثر هنری حاصل ذهنیت او نسبت به این کل پیچیده و پیوسته بود . به اعتبار دیگر هنر آئینه ذهن او در رویارویی با روندها و فرایندهای هستی متافیزیکی بود