پروژه طراحی موزه هنر مدرن شامل نقشه های اتوکد و رندرها
مطلبی در خصوص طراحی موزه ها باید به راحتی در دسترس باشد و از مرکز شهر خیلی دور نباشد. در حالت ایده آل، در داخل یک پارک یا باغ قرار می گیرد، زیرا در یک محیط طبیعی با محیطی دلپذیر قرار می گیرد، اما نباید در داخل پارک یا باغ مذکور خیلی دور ساخته شود و باید به راحتی از جاده ها قابل دسترسی باشد. . ساختمان باید فضای باز کافی در اطراف خود داشته باشد تا مقدار مناسبی از نور طبیعی و تهویه را تامین کند [...من سبک ساختمان باید معرف دوران خود باشد و اگر نه فوق مدرن، حداقل باید امروزی باشد. منفذ فضای داخلی گالریهای نمایشگاه، و همچنین سایر اتاقهای مرتبط، باید از نظر معماری دلپذیر باشد، اما نباید کانون توجه باشد، بلکه باید تابع اهداف مورد نظر باشد. زمانی که در سال 1989، موزه (نشر قبلی موزه فعلی Iizternacio?zul) بررسی جامعی از پیشرفتهای اخیر در معماری موزه انجام داد. رونق بیسابقه در ساخت و بازسازی موزه که مشخصه دهه 1980 بود. امروز، هشت سال بعد، از ظهور موزهها کوچکترین کاسته نشده است و بسیاری از روندهایی که در دهه 2080 شروع به شکلگیری کردند، اکنون پدیدههای کاملاً توسعهیافته یا دستخوش جهشهای پیشبینی نشده شدهاند: با این حال، آنچه بهطور فوقالعاده واضح است این است که معمار به یک شخصیت مرکزی در چشم انداز موزه تبدیل شده است و این ساختمان بیش از یک ساختمان صرف است که مجموعه ای را در خود جای داده است. طراحی سازههایی برای برآوردن نیازها و انتظارات جدید موزهها اغلب منجر به طراحی سازههایی شده است که نیازها و انتظارات جدیدی را ایجاد میکند، این واقعیت که مؤسسه موزه را در خط مقدم پیشنهادات گردشگری و تفریحی قرار میدهد، مانند اگر با صدای استنتور گفت: ((به من نگاه کن. من در حق خودم مستحق دیدار هستم)). همانطور که هیو پیرمن، منتقد معماری در Sunduy Ems می گوید: این استدلال قدیمی دوباره ظاهر می شود: موزه یا گالری برای چیست؟ قرار دادن یک مجموعه استثنایی به شیوه ای نسبتاً متواضعانه یا ایجاد یک نقطه عطف معماری که در آن محتوا، خواه فوق العاده یا متوسط، در درجه دوم اهمیت قرار گیرد؟2 این مشکل هسته اصلی بحث کنونی در مورد موزه ها را تشکیل می دهد و پیامدهای آن قابل توجه است. اجازه دهید یک بار دیگر از کنت هادسون نقل قول کنیم: ((آنچه یک موزه تلاش می کند انجام دهد مهمتر از آنچه هست شده است. این روند غیرقابل انکار هر روز دشوارتر می شود و شاید تعریف آن به طور فزاینده ای دشوار شود.) نامربوط تر)). بنابراین، به عنوان کاتالیزور یک فرآیند تغییر عمیق ظاهر می شود که نتایج نهایی آن به دور از قطعیت است. به همین دلیل است که ما متقاعد شده ایم که نه تنها آنچه در معماری خود موزه جدید است - فرم ها، مواد، نورپردازی، نمایشگاه - بلکه همچنین روندهای اساسی در فرهنگ اواخر قرن بیستم که این سازه ها به طور ضمنی بیان می کنند نیز ضروری است. به صراحت ما میخواستیم این کار را عمدتاً از طریق دیدگاه معماران و منتقدان جوانی انجام دهیم که در تحولات - برخی میگویند انقلابهایی - که در حال حاضر در حال وقوع هستند مشارکت دارند. بنابراین ما با ایو ناچر، رئیس بخش فرانسوی مجمع جهانی معماران جوان (IFYA) تماس گرفتیم، که دانش گسترده و انرژی پایان ناپذیرش او را به دایرهالمعارفی زنده از چالشهای معماری پیش روی موزهها تبدیل کرده است. او عامل تحریک کننده ما بوده است. به بهترین معنای کلمه، یک سری سوالات شگفت انگیز را مطرح کرد که همکاران ما با نظرات اصلی و تحریک کننده به آنها پاسخ دادند. صمیمانه ترین قدردانی خود را از شما ابراز می کنیم.