مطلبی مفید در این زمینه : علیرغم الزامات طراحی متفاوت انواع مختلف هتل، روتس و همکاران (2001) پیشنهاد می کنند که وجود دارد دو هدف مشترک طراحی که در همه هتل ها مشترک است و طراحی فضاهای عمومی. در مرحله اول، برنامه ریزی و طراحی فضاهای عمومی باید در اطراف لابی جمع شود. این ترتیب این اطمینان را می دهد که مهمانان هتل می توانند به راحتی امکانات مختلف را بیابند و فراهم می کند فرصتی برای همپوشانی توابع دومین هدف عمده در پروژه های بلند مرتبه سازی مناطق عمومی با تفاهم است موقعیت آنها در رابطه با ساختار اتاق مهمان. این بسیار مهم است، زیرا معمار باید طبقه لابی را طوری برنامه ریزی کرد که گردش مهمان اصلی از ورودی به میز جلو باشد و آسانسور راحت و منطقی است. و چون الزامات ساختاری متفاوت است طبقات اتاق مهمان و طبقات عمومی، به منظور ساده سازی طراحی ساختاری هتل و کاهش هزینه های ساخت و ساز، فضاهای طولانی مانند سالن رقص و اتاق های جلسه بزرگتر باید باشد طوری قرار گرفته اند که مستقیماً زیر برج اتاق مهمان قرار نگیرند در حالی که طراحی نظری هتل در درجه اول بر کارایی و حداکثر ارزش نسبت به قیمت تمرکز دارد، تقریباً به ناچار منجر به یک محصول هتل ثابت می شود که یک بار مصرف است و برای سایر بازارها کاربرد ندارد. به برای جبران این، بسیاری استدلال می کنند که وقتی یک توسعه کامل شد و کار کرد، اثربخشی عملیات نیاز به بررسی دوره ای دارد تا مشخص شود که آیا اهداف سازمانی و نیازهای مشتری برآورده شده است. این فرآیند باعث ایجاد ملک می شود چرخه توسعه/بهبود مجدد . تغییرات دائماً با تاثیر فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر هر دو ساختمان صورت می گیرد توسعه و نیازهای زیرساختی جامعه هرگز ساکن نیست. تمدن بشری یک انتگرال دارد تمایل به تغییر رانسلی و اینگرام از استعاره جالبی برای توصیف محدودیتهای استفاده میکنند.