مفهوم شهر دوستدار کودک شهری است که کودک در آینده در شهری که در آن زندگی می کند حرفی برای گفتن داشته باشد و ویژگی هایی دارد که می تواند از رشد جسمی و اجتماعی او حمایت کند. هدف آن ایجاد مناطق فیزیکی از شهر است که در آن کودکان لذت ببرند و احساس امنیت کنند (چرچمن، 2003). کودکانی که در یک شهر سالم رشد می کنند، رشد روانی مثبتی از خود نشان می دهند و مهارت های فرآیند ذهنی خود را بهبود می بخشند. بنابراین، کودکان می توانند در یک محیط شهری امن و آرام رشد کنند. برقراری روابط، اجتماعی شدن و بیان خوب خود که یکی از نیازهای اساسی فرد از دوران کودکی است، به توانایی او در ایجاد یک تجربه در فضای باز، یعنی برقراری پیوند با محیطی که در آن زندگی میکند، مربوط میشود. ایجاد روابط از طریق داستان فضایی در طراحی گسترش شهرهای دوستدار کودک از نظر ایجاد شرایط سالم برای افراد حائز اهمیت است.در حالی که شهرداری لولبورگاز منطقه ای قابل زندگی و پایدار ایجاد می کند، هدف آن تقویت ارتباطات و احساس تعلق کودکان در مکانی که در آن زندگی می کنند با حمایت از رشد آنها با بازی است. در نتیجه تغییری که در فرآیند جهانی شدن ایجاد شد، کودکان حتی نمی توانند جلوی درها و محل زندگی خود بیرون بروند. آنها دور از مکان بزرگ می شوند. به دلیل ساخت و ساز متراکم در شهرها، نیازها، انتظارات و خواسته های کودکان در شهرها برآورده نمی شود. کودکان با محیطی که در آن زندگی می کنند پیوند برقرار نمی کنند و از محیط بیرونی دور می شوند. امروزه کودکان از فرصتهای کوچه و خیابان دور ماندهاند و رشد اجتماعی، فرهنگی و ذهنی آنان تحت تاثیر منفی قرار گرفته است. در این زمینه، هنگام طراحی فضاهای شهری، طراحی آنها مطابق با نیازهای کودکان به منظور ایجاد پیوند با محیطی که در آن زندگی می کنند، حائز اهمیت است. زمین های بازی کودکان و باغ های مدرسه نیز باید بتواند نیازها، انتظارات و خواسته های کودک را برآورده کند (Tandoğan, 2011: 23). این اهداف برای کودکان مهم است که بتوانند با خیال راحت در خیابان های شهر راه بروند، فرصت بازی داشته باشند، دوستان زیادی داشته باشند، مناطق سبز داشته باشند و محیطی بی آلایش، پاک و پایدار داشته باشند.