روابط جوامع با یکدیگر رابطه گرگ و میش است : بین جوامع قانون جنگل حاکم است (حاکمیت زر و زورو تزویر) همه جوامع با هر هویتی برادر و برابرند : سازش و تسلیم پذیری در همه موارد و انفعال و بی تفاوتی در مقابل یکدیگر - دیدگاه اسلامی = همه جوامع انسانی بر حسب فطرت روحانی خود بالقوه برادر و برابرند، اما بالفعل بر حسب نوع (اعتقاد و عمل) خود دشمن یا دوست می شوند، شناخت یکدیگر و تعامل در جهت اصلاح و رشد یکدیگر - جامعه هویت و اصالت جبری و حقیقی دارد ( انسان در جبر نوع جامعه خود است ) جامعه فاقد هویت و اصالت جبری و حقیقی است ( انسانها از موقعیت اجتماعی خود کاملاً آزاد هستند ) . دیدگاه اسلامی : جامعه نیز همچون خود انسان موجود مرکبی است ( از انسانها ) که عناصر ترکیب شونده آن هویت مستقل خود را حفظ می نمایند ، یعنی انسانها ضمن تاثیر پذیری از هویت جامعه خود در سیر معنوی مثبت یا منفی خود آزادند ( فطرت روحی انسان ، اصیل و ثابت و هویت اجتماعی او کسبی و اعتباری و متغیراست) .