پاورپوینت بررسی مکتب ساختارگرا در تئوریهای شهرسازی
ساختارگرایی در معماری و شهرسازی ریشه در کنگره بین المللی معماری مدرن (CIAM) پس از جنگ جهانی دوم داشت. بین سالهای 1928 و 1959، CIAM بستر مهمی برای بحث معماری و شهرسازی بود. گروه های مختلفی با دیدگاه های اغلب متناقض در این سازمان فعال بودند. به عنوان مثال، اعضایی با رویکرد علمی به معماری بدون مقدمات زیبایی شناختی (خردگرایان)، اعضایی که معماری را به عنوان یک شکل هنری می دانستند (لوکوربوزیه)، اعضایی که طرفداران ساختمان های بلند یا پایین بودند (ارنست می)، اعضای حامی دوره اصلاحات پس از جنگ جهانی دوم (تیم 10)، اعضای گارد قدیمی و غیره. اعضای منفرد گروه انشعابی کوچک تیم 10 پایه های ساختارگرایی را بنا نهادند. تاثیر این تیم بعدها توسط قهرمان نسل دوم هرمان هرتزبرگر تفسیر شد و گفت: "من محصول تیم 10 هستم." دو جنبش متفاوت از آن پدید آمد: بروتالیسم جدید اعضای انگلیسی (آلیسون و پیتر اسمیتسون) و ساختارگرایی اعضای هلندی (آلدو ون آیک و یاکوب باکما).[16] یتیم خانه در آمستردام، "ساختارگرایی هلندی"، 1960 (آلدو ون ایک) املاک مسکونی کاسبا در هنگلو، 1973 (پیت بلوم) منطقه شهری اود هاون در روتردام، 1985 (پیت بلوم) ساختمان اداری Centraal Beheer در Apeldoorn، 1972 (هرمان هرتزبرگر) خارج از تیم 10، ایدههای دیگری توسعه یافت که جنبش ساختارگرایی را پیش برد - تحت تاثیر مفاهیم لوئیس کان در ایالات متحده، کنزو تانگ در ژاپن و جان هابراکن در هلند (با نظریه مشارکت کاربر در مسکن). هرمان هرتزبرگر، لوسین کرول و الخاندرو آراونا مشارکت های معماری مهمی در زمینه مشارکت داشتند.