. در حالی که فرشهای ایرانی شهرت جهانی دارند، آجرها ارتباط قوی با معماری تاریخی ایران دارند. در این ساختمان، «خانه 40 گره» ساخته حبیبه مجدآبادی و علیرضا مشهدیمیرزا، این دو موجود در یک نمای معاصر که به صورت مجموعهای از ماژولهای درهم تنیده به نظر میرسد، ادغام شدهاند. در کارخانههای نساجی، دو نفر با هم کار میکنند تا یک فرش بسازند – یکی دستورالعملها را میخواند و دیگری پشت داربست مینشیند و بافتهها را میسازد. معماران با این جمله توضیح میدهند: «کسی که دستورالعمل را میخواند، لزوماً نمیداند که چگونه بافندگی را ببافد. او دستورالعمل ها را معمولاً با یک ریتم و مانند یک آهنگ می خواند: دو قرمز، یک زرد زیر، دو آبی. . . این دستورالعمل ها معمولاً روی کاغذهای شطرنجی کشیده می شوند.» نمای بیرونی دست ساز این اقامتگاه نیز با استفاده از سیستمی مشابه ساخته شده است. یک صنعتگر می خواند و بقیه جاهای برجسته، پرکننده و آجرهای توخالی را در میله های نگهدارنده مربوطه بین پروفیل های L قرار می دهد. با توجه به این تکنیک، نیازی به نقشه های فازی نیست و توالی ساخت را می توان از طریق یک سری کارهای ساده و موضعی انجام داد. کارگران می توانند بلوک های سفالی را ردیف به ردیف بدون نیاز به درک مفهوم کل نما بگذارند. از آنجایی که نتیجه یک شیء واحد تصور می شود، مجدآبادی و مشهدیمیرزا عمداً از طراحی اجزای مختلف جدا خودداری کردند. در عوض، زیبایی شناسی با یک سری قوانین سست تعریف می شود که اجازه می دهد هر دو طرف واحدهای تکراری قابل مشاهده باشند. از بیرون به صورت یک بافت یکپارچه و از داخل به صورت جانواره های پنجره ای تعبیه شده در سنگ تراشی ظاهر می شوند. همچنین، یک هندسه مکعب استاندارد در مقیاسهای مختلف استفاده میشود: در برآمدگیهای سطح بیرونی، در گلدانهای حصار، و در قفسههای داخلی.